تعریف سیستم های پولی – به زبان ساده
سیستم های پولی در واقع جریان های مالی موجود در نظام مالی هر کشوری هستند. پولی که روزانه در تعاملات خود به کار میبریم، سرگذشت طولانی و پرفراز و نشیبی داشته است و هنوز هم پیچیدگیهای بسیاری در خود دارد. در این مقاله از حد ضررهای بازار قصد داریم به تعریف سیستم های پولی بپردازیم و انواع آنها را، با در نظر گرفتن سیر تاریخی، بررسی کنیم.
منظور از سیستم های پولی چیست؟
همواره در هر کشور و نظامی، پول به شکل خاصی در جریان بوده است و مردم از روشهای مختلفی برای انجام معاملات و مبادلات خود استفاده میکردهاند. این نظامها به مرور تکامل یافتهاند و هنوز هم در حال اصلاح هستند. در حال حاضر نظام های پولی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
- سیستمهای تمامعیار که با نام سیستمهای کالایی نیز شناخته میشوند.
- سیستمهای اعتباری محض
هر یک از این دستهها، خود زیر مجموعههایی دارند که هر کدام را به تفکیک معرفی خواهیم کرد.
سیستم های پولی تمام عیار یا کالایی
منظور از نظام پولی کالایی این است که افراد یک جامعه، کالایی خاص را به عنوان پول انتخاب کنند و آن را برای انجام معاملات خود به کار ببرند. این سیستم پایه کالا یا تمام عیار نیز نامیده میشود. در این صورت ارزش آن کالا به عنوان ارزش پول در نظر گرفته میشود. قبل از ظهور این نظام، جوامع ابتداییتر مبادلات خود را به صورت کالا به کالا انجام میدادند. مشکلات این مدل باعث شد، افراد تصمیم بگیرند از یک کالای خاص در همه معاملات استفاده کنند. این کالا میتوانست هر چیز باارزشی باشد: طلا، نقره، آهن، مس، برنج، چرم، ذرت، نمک، عاج فیل و … .
از میان همه این اقلام، فلزات بیشتر مورد استقبال قرار گرفتند زیرا حمل و نقل سادهتر و قابلیت شکلپذیری بیشتری داشتند. در ابتدا آهن و مس به عنوان پول به کار گرفته شدند. مشکل این جا بود که ذخایر بسیاری از آهن و مس کشف شد و ذوب و ضرب سکه به سادگی انجام میگرفت. فراوانی این فلزات باعث کاهش مقبولیت آنها شد و طلا و نقره که کمیابتر و در نتیجه باارزشتر بودند، جایگزین آهن و مس شدند.
سیستمهای پولی فلزی هم به مرور زمان تکامل یافتند و به چندین شکل مختلف تبدیل شدند.
سیستم دو فلزی
در این سیستم، دو فلز طلا و نقره به عنوان پول رایج بودند. این نظام خود به دو زیرمجموعه دیگر تقسیم میشود:
- سیستم دو فلزی بدون رابطه مشخص یا با پایههای متوازن
- سیستم دوفلزی با رابطه مشخص
سیستم دو فلزی بدون رابطه مشخص یا با پایههای متوازن
در این سیستم پولی، طلا و نقره هر دو به عنوان پول رایج مورد قبول هستند و بین این دو هیچ رابطه مشخص و ثابتی وجود ندارد. این سیستم در بسیاری از کشورهای اروپایی اجرا میشد و تا قرن نوزدهم میلادی هم هنوز به کار میرفت. در این شرایط، پول یک کشور، در کشور دیگر نیز ارزش و اعتبار داشت و در جریان اقتصاد مورد استفاده قرار میگرفت. به مرور زمان، مشکلات این نظام نیز آشکار شد و باعث شد سیاستمداران دست به اصلاح نظام پولی بزنند.
بزرگترین مشکل این نوع از سیستم های پولی نوسانات ارزشی بود. مثل همه موارد دیگر، عرضه و تقاضا نقش تعیینکنندهای داشت. ارزش پول طلا یا نقره تحت تأثیر فراوانی آن در بازار بود و این مسئله باعث میشد برای بعضی از کالاها قیمتهای دوگانه پدید آید. همچنین با بالا و پایین رفتن ارزش هر یک از پولها، مردم واکنش نشان میدادند و ترکیب نقدینگی خود را عوض میکردند. این مسئله به نوسانات اقتصادی منجر میشد و دولتها را با چالش مواجه میکرد. همین مسئله باعث شد اقتصاددانان به فکر اصلاح نظام بیفتند و سیستم دو فلزی با رابطه مشخص را ارائه دهند.
سیستم دو فلزی با رابطه مشخص
در سیستم پولی دو فلزی نیز هر دو فلز نقره و طلا به عنوان پول رایج مورد استفاده قرار میگرفتند اما رابطه مشخصی برای تبدیل این دو به هم وجود داشت. مثلا دولت نسبت ۱۰ به یک را تصویب میکرد. به این معنا که ۱۰ اونس نقره را میتوان با یک اونس طلا معاوضه کرد. این نظام مشکلات سیستم قبلی را نداشت اما یک ایراد بزرگ باعث شد از بین برود. ایرادی که شخصی به نام گرشام به آن اشاره کرد. گرشام یک صراف انگلیسی بود که بورس کالای لندن را پایهگذاری کرد و در عین حال عهدهدار سمت مشاور مالی ملکه الیزابت نیز بود.
قانون گرشام نقش مهمی در این تغییر نظام داشت. جمله معروف او این بود:
پول بد، پول خوب را از جریان خارج میکند.
پول بد یعنی پولی که ارزش کمتری دارد. مثلا اگر استخراج نقره در جامعه زیاد شود قیمت بازاری آن نسبت به قیمت رسمی، کمتر خواهد شد. در این حالت، مردم در معاملات خود بیشتر از نقره استفاده میکنند و طلا به تدریج از معاملات حذف خواهد شد. مردم ترجیح میدهند سکههای طلا را نزد خود نگه دارند یا به نیت کسب سود، در مناطق مختلف نقره را با طلا معاوضه کنند.
این اتفاق در سطوح سادهتری نیز رخ میداد. سکههای نو و سالمی که به تازگی از ضرابخانه بیرون آمده بودند، در نظر مردم ارزش بیشتری داشتند. در این حالت، سکههای قدیمی و آسیبدیده، به عنوان پول بد شناخته میشدند و در بازار رواج بیشتری پیدا میکردند. توصیه گرشام برای رفع این مشکلات، حرکت به سمت سیستم های پولی تک فلزی بود.
سیستم تک فلزی یا پایه طلا
در این سیستم، کشور واحد پولی خود را بر اساس طلا بنا میکند. این روش باعث میشد شهروندان نسبت به ارزش پولی که با آن معامله میکردند، اطمینان داشته باشند. ارزش پول با ارزش کالا برابر بود و فعالان اقتصادی احساس امنیت و ثبات بیشتری داشتند. با این حال، مشکلاتی وجود داشت که باعث شد این نظام به تدریج حذف شود.
مهمترین مشکل نظام پایه طلا این بود: کشوری که در تراز پرداختها دچار کسری میشد و واردات آن بیشتر از صادرات بود، باید این مبلغ اضافه را با طلا پرداخت میکرد. در این حالت، ذخایر طلا از کشور خارج میشد. ادامه پیدا کردن این شرایط، خالی شدن خزانه طلای کشور میشد. برای پیشگیری از این وضعیت، دولتها مجبور بودند قیمت کالا را در کشور خود کاهش دهند تا خارجیهای بیشتری به خرید از آنها علاقه نشان دهند. این کاهش قیمت نیز روی وضعیت جامعه اثر منفی داشت و عواقبی مثل بالا رفتن نرخ بیکاری، ورشکستگی کسب و کارها، افت قیمت سهام و … را به دنبال داشت.
مسئله دیگر تفاوت قیمت اسمی و قیمت بازاری طلا بود. قیمت بازاری کاملا تحت تأثیر میزان عرضه و تقاضا است و تنها برابری این دو قیمت است که میتواند سیستم های پولی تک فلزی را متعادل نگه دارد.
طلا و نقره دیگر به عنوان پول مبادله نمیشوند اما به دلیل ارزش بالایی که دارند، همچنان مورد توجه سرمایهگذاران هستند. گذشته از مبادلات فیزیکی و بازارهای سنتی، این دو فلز گرانبها در بازار بورس نیز خرید و فروش میشوند. صندوقهای طلا و قراردادهای اختیار معامله سکه طلا در بازار بورس طرفداران بسیاری دارند و بورس کالا اخیرا امکان سرمایهگذاری روی قراردادهای آتی نقره را نیز فراهم کرده است.
سیستم های پولی اعتباری محض
طبیعتا جابهجایی سکههای طلا و نقره به ویژه در مبادلات بزرگ ساده نبود و بخشی از انرژی نظام هر کشور، صرف تولید انبوه سکه میشد. بنابراین نظام کالایی به سمت مبادله رسیدها حرکت کرد. به این منظور رسیدهایی با پشتوانه کامل منتشر و به اندازه مبلغ رسید، کالا در خزانه نگهداری میشد. این رسیدها قابل تبدیل بودند و دارندگان آنها میتوانستند هر زمان که خواستند طلا یا نقره را دریافت کنند.
این مسئله برای صرافیها یک ظرفیت جدید ایجاد کرد: فرصت وام دادن پشتوانهها یا فلزات باارزش و کسب سود از این طریق. آنها متوجه شدند که هیچگاه همه مردم همزمان برای نقد کردن رسیدهای خود مراجعه نمیکنند و همیشه مقداری طلا و نقره در خزانه باقی میماند. با آغاز پرداخت وام و گذر زمان، مقدار طلا و نقره موجود در انبار کمتر از میزان رسیدها شد و این یعنی پول بدون پشتوانه؛ یعنی کسی نمیتواند اسکناسها را نقد و تبدیل کند. اسکناسهایی که امروز در جیب خود داریم پول غیر قابل تبدیل هستند و نمیتوانیم از خزانه بانک مرکزی بخواهیم به جای آنها طلا و نقره به ما بدهد! این سیستم اعتباری محض و پول غیر قابل تبدیل اکنون در همه کشورهای جهان رایج است. برای کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله «ارزش زمانی پول چیست؟» را به شما توصیه میکنیم.
نتیجه گیری
تعریف سیستم های پولی و انواع آن را با هم بررسی کردیم. مفهوم پول تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است و سیستمهای مختلفی امتحان شدهاند تا نظام پول شکل رایج امروزی را به خود بگیرد. به صورت کلی دو نوع نظام پولی وجود دارد. نظامی که بر پایه کالا بنا شده و نظامی که اعتباری محض نام دارد. در حال حاضر پول بدون پشتوانه و نظام اعتباری محض در همه کشورهای جهان رواج دارد.
- ارزش گذاری سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادار چگونه است؟
- آموزش های تحلیل بنیادی
- انواع روش های تامین سرمایه شرکت ها
- به کانال حد ضررهای بازار در بپیوندید